نمایندگانی که کنار مردم روی خاک می نشستند
تاریخ انتشار: ۳ اسفند ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۸۱۰۴۴۸
این روزها فیلم هایی از فاصله ی برخی نمایندگان مجلس از مردم را می بینیم؛ مانع و رادع دارند و در حلقه ی محافظان در خودروهای کذایی می نشینند؛ زورشان می آید که از مرکب پیاده شوند؛ مردم نمی توانند به ایشان نزدیک شوند. فراموش می کنند که نماینده «کیه» و بی مردم, «هیچ کیه».
در حیرتم که در ۴۴ سال از مجلس اول، چه گذشته که چنین فاصله ها بین اصحاب قدرت و مردم افتاده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در دوران نمایندگی، کوچه ی منتهی به مجلس پر از گروه های مردم بود که از شهرستان می آمدند و با نماینده ی شهرشان در کنارشان، گفت و شنود داشتند. اگر تعدادشان کم بود، میهمان ناهار در مجلس بودند. گاه حلقه هایی ده دوازده نفره از مردم را می دیدی که دایره وار روی زمین نشسته بودند و نماینده شهرشان در کنارشان هم نشسته بر خاک. البته این روی خاک نشستن های نمایندگان، بعدها موجب یک بیماری پوستی در بین تعدادی از نمایندگان شد که خود را می خاراندند، ماجرایی دارد.
تعدادی از نمایندگان بعضاً تنها با اتوبوس عمومی در یک صندلی کنار یک مسافر دیگر به شهرشان می رفتند. وقتی مردم می دیدند که نماینده ی مجلس هم مثل خودشان زندگی می کند، احساس می کردند که کشور مال خودشان است. خیلی وقت ها در شهر پیاده و تنها می رفتند که ببینند وضع مردم چگونه است. گاه در یک خیابان یا محله می ایستادند به پرسش یک همشهری پاسخ و توضیح می دادند. در مسجدی نماز می خواندند و گاه در همان مسجد برای مردم حرف می زدند. در آن دوران درگیری و ترور این حضور بی پروا خالی از خطرات نبود، ولی با مردم آمیخته بودن، چشم و گوش به خطرها را بسته بود. این چنین بود که برخی نمایندگان از جان مایه گذاشتند و تصویرهایشان در صحن مجلس نصب شد.
سال ۱۳۶۰ سال پررنجی از درگیری ها بود. یک روز در آن سال در رشت درگیری و نظم شهر خیلی درهم و برهم بود. گفتم شاید بتوانم برای شهر کاری بکنم. پیاده و تنها در شهر می گشتم. در یکی از محلات، تعدادی جوان و نوجوان از یکی از گروه های چپ مرا شناختند، دورم ریختند، مانع رفتنم شدند و میگفتند که به اصطلاح مرا دستگیر کرده اند؛ خیال می کردند که نماینده ی شهر طعمهی خوبی باشد و کار بزرگی کرده اند.
گفتند که باید به پایگاه شان بروم. دست خالی بودند، فقط به اعتبار زیادی تعدادشان زور میگفتند. مجلس به هر نماینده یک کلت برای دفاع شخصی داده و همراهم بود. اگر مقاومت می کردم و دست به اسلحه می بردم، فاجعهای می شد. اندکی با ایشان حرف زدم که این کارها نادرست است و حتی گفتم من مسلح ام، ولی از اسلحه استفاده نمی کنم، چون شما بچه های این شهر اید، اثر نکرد. خیلی عصبانی بودند انگار که یکی از دشمنان خلق را گیر انداخته بودند. خلاصه می گفتند که اگر خودت نیایی به زور تو را می بریم. بهتر دیدم که با ایشان بروم تا ببینیم سرانجام چه می شود.
مرا از تعدادی کوچه و پس کوچه به نزد رییس شان بردند. در کمال شگفتی دیدم که رییس شان یکی از همکلاسی دبیرستانی قدیمی ام بود. کنار هم می نشستیم و یار غار هم بودیم. وی اوایل اندکی مذهبی بود و به تدریج غیرمذهبی شد. تا مدت ها، ایرادها و موارد دور شدن اش از مذهب را با من درد دل می کرد. من هم با عقل دانش آموزی ام و آموزش های دینی آن روزگار، برایش توجیه می کردم. ولی اثر نمی کرد و سرانجام غیرمذهبی شد؛ اگرچه دوستی ما کمرنگ شد ولی بیرنگ نشد.
پس از دبیرستان دیگر تماسی نداشتم؛ شنیده بودم که وی با تأخیر، در یکی از دانشگاه ها دانشجوی مهندسی شده بود. آن وقت ها به خاطر انقلاب فرهنگی، دانشگاه تعطیل شده بود. دورادور از وی اطلاع داشتم، نمی دانستم که مثلاً رییس یک گروه چپ از جوانان و نوجوانان در شهر ما باشد. وقتی مرا گرفتار در حلقه ی فاتحان عصبانی دید، خشک اش زد. خیلی شرمنده شد، به دستگیرکنندگان توپید که چرا مزاحم فلانی شدید و به کنایه گفت که اگر ضدمردم بود که پیاده و تنها در میان مردم نمی بود و به این راحتی نمی گرفتیدش. خیلی عذرخواهی کرد. من هیچ نگفتم، فقط به وی نگاه کردم و لبخند زدم.
*استاد دانشگاه امیرکبیر
بیشتر بخوانید:
انقلاب علمی خاموش و انفعال ما / پیشگامی تولید فکر نیازمند آزاداندیشی از قیدهای تحمیلی است
استالین و پژوهش های جانبدارانه
نقد ادعای ظهور عصر پسادینی در ایران
پژوهش جانبدارانه در اتحاد جماهیر شوری
216216
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1876100منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: مجلس شورای اسلامی شهر رشت جنگ نماینده ی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۸۱۰۴۴۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حمله شدیدالحن سایت اصولگرا به ذوالنوری | به چه حقی "شورایعالی سران قوا" که دستور رهبری است را خلاف میدانی!
سایت اصولگرای مشرق در گزارشی در مورد عملکرد مجتبی ذوالنوری در مجلس نوشت: نماینده ای که فکر می کند نمایندگان اختیار کافی نداشته اند نباید اساسا نامزد انتخابات می شد و اکنون نیز حق ندارد به سیاق امثال میرحسین موسوی؛ زیر میز بازی بزند.
درحالی که مجلس یازدهم به روزهای انتهایی خود نزدیک می شود، سایت اصولگرای مشرق در گزارشی به عملکرد مجتبی ذوالنوری از چهره های نزدیک به جبهه پایداری و نایب رئیس مجلس پرداخته است. در بخشی از این گزارش آمده است؛
مجتبی ذوالنوری، نماینده منتخب قم برای مجلس دوازدهم که در رقابت های انتخاباتی اخیر دست به رفتار عجیب و غریبی هم زد و با یک سخنران محفلی مدعی ارتباط با غیب، جبهه انتخاباتی تشکیل داد، به تازگی طی سخنانی گفته است: اگر بنده رئیس مجلس شورای اسلامی شوم و از بیرون به صورت اتوبوسی و قطاری افرادی را بدون داشتن هیچ آشنایی وارد مجلس کرده و به آنها مسئولیت دهم، آن وقت تکلیف کارمندی که ۲۰، ۳۰ سال در انتظار رسیدن به قله بوده چه میشود؟ او دیگر چهطور میتواند هزینه چند ۱۰ سالهاش در خدمتگذاری بیشترش را مطلوب کند؟ باید ارزش افزودهای باشد برای این وضعیت. آیا این کارمند انگیزه کاری و همیت در تحول مجلس شورای اسلامی را دارد؟
او می افزاید: بر اثر تغییرات سالیان اخیر و تحولات آییننامه شرایط به گونهای پیش رفته که مجلس شورای اسلامی نمایندهمحور و هیات رئیسهمحور نیست و رئیس محور است. حال اینکه مجلسی میتواند کارآمد باشد که همه نمایندگان در آن تاثیر و سهم داشته باشند. از طرف دیگر گاهی به بهانه گرایشهای سیاسی، بخشی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی کنار گذاشته میشود و در حاشیه قرار میگیرند. گاهی نمایندگان در تصمیمات تاثیری ندارند.
ذوالنوری با بیان اینکه اختیار مجلس شورای اسلامی به دستگاههای بیرونی واگذار میشود تصریح کرد: وجود مراجع فرامجلسی خلاف نص صریح قانون است...این مراجع به جای مجلس و نمایندگان تصمیم میگیرند حال اینکه در نهایت باید نمایندگان پاسخگو باشند. مراد من از این صحبتها مربوط به افراد نیست؛ بلکه شرایط ساختاری چنین وضعیتی را رقم زده است؛ اگر رئیس مجلس شورای اسلامی در جلسه سران قوا و شوراهای متعدد تصمیمی میگیرند که از جنس قانونگذاری است، باید این تصمیم از قبل به اطلاع نمایندگان رسیده و حتی از آنها استمزاج شود.
فرد مذکور همچنین گفته است: چهار سال عمر یک مجلس است ما در هر سال میتوانیم یک مشکل اساسی اعم از خودرو، مسکن، حسابهای مالی و اداری و بانکی را در دستور قرار داده و حل کنیم. این اقدامات باعث افزایش مشارکت مردم و سرمایه اجتماعی میشود. باید به شکرانه رای مردم مجلس آینده مجلسی کارآمد با اصلاح آییننامه و برگرداندن اختیار به نمایندگان منتخب باشد.
شاید برای مخاطبان جالب باشد که مقام معظم رهبری چند سال قبل در خطابی مستقیم به شخص آقای ذوالنوری تأکید کردند که آتش توپخانه وی در انتقاداتش شدید است!
تذکری که اگرچه انتظار بود ذوالنوری به آن ملتزم شود اما گویا او پس از نزدیک شدن به آن سخنران محفلی مدعی ارتباط با غیب؛ طریقی دیگر برگزیده است...
سخنان ذوالنوری از حیث منطق و سیاست ورزی هم صحیح نیستند.
مثلا او به چه حقی نهادهای کلانی مثل "شورایعالی هماهنگی سران قوا" که با دستور مقام معظم رهبری تشکیل شده است را خلاف قانون عنوان می کند؟
نهادی که اگر نبود؛ بسیاری از تصمیمات ضروری برای مردم و کشور در گیرودار بروکراسی مجلس، نطقهای چند نماینده بی هنر و شوآف های فلان سخنران و بهمان مهره سیاسی سوخته گیر می کرد و بسیاری از مشکلات در جای خود باقی میماند.
از طرفی اگر قرار است که هر تصمیمی در شورای هماهنگی سران قوا گرفته می شود به استمزاج نمایندگان گذاشته شود پس چه حاجت به دستور رهبری و تشکیل یک نهاد فراقوه ای؟
انتظار عقلانیت این بود که آقای ذوالنوری با عنایت به سابقه زیادی که در مجلس و اجرائیات کشور دارد؛ متوجه "مقوله فوریت" و برخی ضرورت ها در تصمیم گیری های کشور باشد و هنگامی که این فوریت بر وظایف مجلس رجحان می یابد؛ امثال ذوالنوری نیز در مقابل مصالح عقلانی تمکین کنند نه اینکه مصلحت های کشور و دستور رهبری را خلاف قانون معرفی کنند.
ماجرای وارد ساختن افراد غیر کارمند به سیستم مجلس و یا انتقاد از رئیس محور بودن مجلس نیز به لحاظ سیاسی واجد ارزش نیستند. چه اینکه اولا همه می دانند که هر مسئولی وظیفه دارد نخبگان را وارد سیستم مدیریتی خود کند. (البته اگر آن افراد ثمرات نخبگی را آشکار نکنند حتما بایستی کنار گذاشته شوند!) و ثانیا قوای یک کشور در تمام ممالک دنیا رئیس محور هستند و نمی توان به خاطر تقلای چند عنصر بی هنر در مخالفت با کارنامه جهادی یک رئیس قوه؛ حرف شاذی مثل انتقاد از رئیس محور بودن یک قوه را پذیرفت.
عجیب ترین بخش اظهارات ذوالنوری اما جایی است که شاهدیم او بر خلاف تمام سابقه اش تقلا می کند جای دولت و مجلس را عوض کند و مجلس را مسئول اجرائیات کشور جلوه دهد.
ذوالنوری مگر به چشمان خودش ندید که مجلس یازدهم برای مسکن و اجاره و اخذ مالیات از خانه های خالی و واردات خودرو؛ ۴ قانون مهم و راهبردی را گذراند اما این قوانین آنطور که باید هرگز اجرا نشدند.
باید دانست که نمی توان حرف غلط را در زرورق هایی مثل "اختیار نمایندگان" پیچید!